آنچه در سازمان امور دانشجویان گذشت
در پی انتشار گزارشی در شماره روز چهارشنبه «شرق»، وزارت علوم توضیحاتی را فرستاده است که متن آن به این شرح است: روز سهشنبه گروهی از دانشجویان به سازمان امور دانشجویان مراجعه و درخواست دیدار با معاون دانشجویی وزیر را كردند. این گروه درخواستهایی داشتند كه در ساعت ٤:٣٠ بعدازظهر با امضای تقریبا دوبرابر افراد حاضر، به سازمان ارائه شد. مهمترین خواسته دخالت در مسائل آموزشی و البته اعتراض به تغییر بندی از آییننامه بود. اما متأسفانه حاشیههای این موضوع ساده به متنی بزرگتر از حد تصور تبدیل شد؛ دروغی حیرتانگیز با عنوان ضربوشتم دانشجویان در یك سازمان دولتی.دوستان دانشجو برای پنهانكردن چندین مشكل بزرگ در رفتار خود دستبهدامن دروغپردازی شدهاند؛ رفتاری كه ریشه در بحران اخلاقی آنان دارد. اینكه قبح دروغ ریخته است و ظاهرا اینکه برای رسیدن به هدفی هرچند مشروع استفاده از ابزارهای نامشروع را مجاز میدانند، میان دانشجویان رفتاری کمسابقه است. اما برای روشنشدن آنچه گذشت و چیزی که روایت شد، گفتن چند نکته ضروری است؛
اول: اینكه در نامه امضاشده نام ٣١ نفر به چشم میخورد درحالیكه تعداد حاضران ٢٦ نفر بوده و همه امضاها در ساعت چهار و روی متنی آماده انجام شد. آیا کاری که در ساعت چهار قابل انجام بود، نمیشد در ساعت ١٢ انجام گیرد؟ یا هدفی دیگر دنبال میشد؟ آیا امضاکردن بهجای فردی که حاضر نیست، اقدامی شایسته است؟ آیا این رفتار جز یادآوری روشهای فضاسازی و پرحجمتركردن متقاضیان معنای دیگری دارد؟
دوم: در میان امضاهای ذیل و حاشیه درخواست فقط هشت امضا از سوی دبیران یا اعضای شورای صنفی بوده و دو برابر این امضا به نام فعالان صنفی است. آیا سازوكارهای انتخابات و مفهوم نمایندگی بههمینسادگی از دستور كار باید خارج شود؟ آیا با مكانیسم فعالان صنفی، نیاز به انتخابات و پذیرش حق رأیدهندگان مخدوش نمیشود؟ یا شاید اگر دانشجویان به فعالان صنفی رأی ندادند به این معناست كه دانشجویان فاقد شعور تشخیص هستند و فعالان از رأیدهندگان بیشتر میفهمند.
سوم: دانشجوی عزیزی كه خود را نماینده شورای صنفی دانشگاهی اعلام و بهجای دانشجویان متن را امضا میکند، درحالیكه انتخابی در آن دانشگاه صورت نگرفته، این تخلف را چگونه توجیه میكند؟ یا شاید نمایندگی جز از طریق رأیگیری سازوکار دیگری هم دارد؟
چهارم: آیا بر حسب روال مرسوم و عرف، در همه سازمانها و وزارتخانهها اعلام آمرانه اینکه ٤٨ ساعت بعد ما برای دیدار خواهیم آمد و فقط شما ساعت آن را اعلام کنید، به معنای داشتن وقت قبلی است. اینگونه درخواست جلسه حضوری از معاون وزیر كه قاعدتا برنامههای فشرده كاری او از مدتها قبل تنظیم شده آیا جز به معنی درخواستی ناممكن، چیز دیگری است؟ و شاید بههمیندلیل است هنگامیكه از دانشجویان خواسته میشود درخواست زمان دیگری برای ملاقات بدهند حاضر به این موضوع نمیشوند چون اساسا موضوع آنان ملاقات نیست.
پنجم: به شهادت فیلمهای درِ ورودی، نگهبانی سازمان پس از دادن برگه ملاقات از آنان میخواهد در سالن طبقه پایین حضور داشته باشند و این دانشجویان هستند كه به خشونت متوسل میشوند و نگهبان را با الفاظی ناشایست از سر راه برمیدارند. معنای ضربوشتم را در همه لغتنامهها میتوان یافت بهتر است دوباره خوانده شود.
ششم: مشاور رئیس سازمان، معاون پشتیبانی و مدیر كل دانشجویان، دانشجویان را دعوت به گفتوگو میكنند و از آنان میخواهند در سالن جلسات بنشینند و به طرح مباحث بپردازند. اما نشستن بر زمین و گفتوگونکردن روشی است که از قبل طراحی شده است. رفتار بعدی بیانگر صحت این گمان است که اساسا همه این داستان برنامهای تبلیغاتی برای تخریب چهره شوراهای صنفی بود؛ اقدامی که در تغییر نگرش سازمان نسبت به شوراها تأثیری نخواهد داشت.
هفتم: آنچنانكه خود این گروه نیز بدان معترف هستند، از طریق اخبار کذب نظیر ضربوشتم بهدنبال فراخوان به سایر دانشجویان برای حضور در سازمان بودهاند. آیا این اقدام جز به ملتهبتركردن فضا و دشوارتركردن تعامل و گفتوگو منتهی نمیشده است؟ البته هنگامیکه هدف التهاب باشد، هر نوع اقدامی برای کاهش آن رفتاری عاقلانه است.آنچه در روز سهشنبه رخ داد نشانههایی آشكار از سقوط اخلاقی در گروهی از دانشجویان است كه بهسادگی دروغ میگویند و آنچنانکه برخی از آنان نیز گفتهاند، تعامل و گفتوگو را روشی منسوخ میدانند و شیوه حل مسائل را به نظر خود با ادبیات قدرت و اعمال فشار مؤثر میدانند و البته در این راه، رسانه را به ابزاری برای پیشبرد این سیاست تبدیل كردهاند. اما آنچه روشن است، این واقعیت تلخ است كه تكرار دروغ آن را باورپذیر میكند. اما نباید فراموش كرد كه آن را به حقیقت تبدیل نمیكند.درهرحال، سازمان امور دانشجویان با وجود همه این رفتارهای ناسنجیده گروهی كوچك از دانشجویان از سیاست تعامل، گفتوگو و همراهی با خواستهای منطقی شورای صنفی دست برنخواهد داشت و با برگزیدگان شوراهای صنفی در سطح دانشگاهها و مناطق كماكان گفتوگو و حل مسائل را دنبال خواهد كرد. بیتردید آنچه ما و هم شورای صنفی باید بدان پایبند باشیم صداقت، قانونمندی و اعتدال در گفتار و رفتار است.
اول: اینكه در نامه امضاشده نام ٣١ نفر به چشم میخورد درحالیكه تعداد حاضران ٢٦ نفر بوده و همه امضاها در ساعت چهار و روی متنی آماده انجام شد. آیا کاری که در ساعت چهار قابل انجام بود، نمیشد در ساعت ١٢ انجام گیرد؟ یا هدفی دیگر دنبال میشد؟ آیا امضاکردن بهجای فردی که حاضر نیست، اقدامی شایسته است؟ آیا این رفتار جز یادآوری روشهای فضاسازی و پرحجمتركردن متقاضیان معنای دیگری دارد؟
دوم: در میان امضاهای ذیل و حاشیه درخواست فقط هشت امضا از سوی دبیران یا اعضای شورای صنفی بوده و دو برابر این امضا به نام فعالان صنفی است. آیا سازوكارهای انتخابات و مفهوم نمایندگی بههمینسادگی از دستور كار باید خارج شود؟ آیا با مكانیسم فعالان صنفی، نیاز به انتخابات و پذیرش حق رأیدهندگان مخدوش نمیشود؟ یا شاید اگر دانشجویان به فعالان صنفی رأی ندادند به این معناست كه دانشجویان فاقد شعور تشخیص هستند و فعالان از رأیدهندگان بیشتر میفهمند.
سوم: دانشجوی عزیزی كه خود را نماینده شورای صنفی دانشگاهی اعلام و بهجای دانشجویان متن را امضا میکند، درحالیكه انتخابی در آن دانشگاه صورت نگرفته، این تخلف را چگونه توجیه میكند؟ یا شاید نمایندگی جز از طریق رأیگیری سازوکار دیگری هم دارد؟
چهارم: آیا بر حسب روال مرسوم و عرف، در همه سازمانها و وزارتخانهها اعلام آمرانه اینکه ٤٨ ساعت بعد ما برای دیدار خواهیم آمد و فقط شما ساعت آن را اعلام کنید، به معنای داشتن وقت قبلی است. اینگونه درخواست جلسه حضوری از معاون وزیر كه قاعدتا برنامههای فشرده كاری او از مدتها قبل تنظیم شده آیا جز به معنی درخواستی ناممكن، چیز دیگری است؟ و شاید بههمیندلیل است هنگامیكه از دانشجویان خواسته میشود درخواست زمان دیگری برای ملاقات بدهند حاضر به این موضوع نمیشوند چون اساسا موضوع آنان ملاقات نیست.
پنجم: به شهادت فیلمهای درِ ورودی، نگهبانی سازمان پس از دادن برگه ملاقات از آنان میخواهد در سالن طبقه پایین حضور داشته باشند و این دانشجویان هستند كه به خشونت متوسل میشوند و نگهبان را با الفاظی ناشایست از سر راه برمیدارند. معنای ضربوشتم را در همه لغتنامهها میتوان یافت بهتر است دوباره خوانده شود.
ششم: مشاور رئیس سازمان، معاون پشتیبانی و مدیر كل دانشجویان، دانشجویان را دعوت به گفتوگو میكنند و از آنان میخواهند در سالن جلسات بنشینند و به طرح مباحث بپردازند. اما نشستن بر زمین و گفتوگونکردن روشی است که از قبل طراحی شده است. رفتار بعدی بیانگر صحت این گمان است که اساسا همه این داستان برنامهای تبلیغاتی برای تخریب چهره شوراهای صنفی بود؛ اقدامی که در تغییر نگرش سازمان نسبت به شوراها تأثیری نخواهد داشت.
هفتم: آنچنانكه خود این گروه نیز بدان معترف هستند، از طریق اخبار کذب نظیر ضربوشتم بهدنبال فراخوان به سایر دانشجویان برای حضور در سازمان بودهاند. آیا این اقدام جز به ملتهبتركردن فضا و دشوارتركردن تعامل و گفتوگو منتهی نمیشده است؟ البته هنگامیکه هدف التهاب باشد، هر نوع اقدامی برای کاهش آن رفتاری عاقلانه است.آنچه در روز سهشنبه رخ داد نشانههایی آشكار از سقوط اخلاقی در گروهی از دانشجویان است كه بهسادگی دروغ میگویند و آنچنانکه برخی از آنان نیز گفتهاند، تعامل و گفتوگو را روشی منسوخ میدانند و شیوه حل مسائل را به نظر خود با ادبیات قدرت و اعمال فشار مؤثر میدانند و البته در این راه، رسانه را به ابزاری برای پیشبرد این سیاست تبدیل كردهاند. اما آنچه روشن است، این واقعیت تلخ است كه تكرار دروغ آن را باورپذیر میكند. اما نباید فراموش كرد كه آن را به حقیقت تبدیل نمیكند.درهرحال، سازمان امور دانشجویان با وجود همه این رفتارهای ناسنجیده گروهی كوچك از دانشجویان از سیاست تعامل، گفتوگو و همراهی با خواستهای منطقی شورای صنفی دست برنخواهد داشت و با برگزیدگان شوراهای صنفی در سطح دانشگاهها و مناطق كماكان گفتوگو و حل مسائل را دنبال خواهد كرد. بیتردید آنچه ما و هم شورای صنفی باید بدان پایبند باشیم صداقت، قانونمندی و اعتدال در گفتار و رفتار است.
منبع: روزنامه شرق پنج شنبه 9 دی 95
+ نوشته شده در پنجشنبه نهم دی ۱۳۹۵ ساعت 8:24 توسط دبیر روابط عمومی
|
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست